از بچههای کودکستان سوال زیر پرسیده شد:
«اتوبوس شکل زیر به کدام طرف حرکت میکند؟»
به دقت به شکل نگاه کنید.
جواب سوال بالا را میدانید؟
تنها دو جواب وجود دارد: «چپ» یا «راست»
دربارهاش فکر کنید ...
هنوز نمیدانید به کدام طرف حرکت میکند؟
عیب نداره! ما به شما میگوئیم.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
تمام بچه کودکستانیها جوابشان این بود: به طرف چپ.
وقتی از آنها پرسیده شد: «چرا فکر میکنید که اتوبوس به طرف چپ حرکت میکند؟»
جواب همهشان این بود: «چون درب اتوبوس دیده نمیشود.»
خجالت کشیدید، مگه نه؟
عیب نداره! ناراحت نباشید.
من خودم هم جوابش را نمیدونستم
شکیرا خواننده کلمبیایی مدتی است نامزد جرارد پیکه مدافع باشگاه بارسلونا اسپانیا است.
او از چهره های محبوب در ایالت کاتالونیا این کشور محسوب می شد و این نامزدی به محبوبیت او به نحو قابل توجهی افزوده است .
اما مشکل علنی شدن این نامزدی پس از چندین هفته شایعه درروزنامه های زرد اسپانیا و سایر کشورهای اروپایی ، بازخورد این خبر در بین طرفداران رئال مادرید و البته شخص فلورنتینو پرس مدیر باشگاه رئال مادرید است .به نوشته روزنامه های مارکا آ.اس ، مادریدیها پس از علنی شدن این نامزدی کلیه آهنگهای این خواننده را از لیست آهنگهایی که پیش از شروع بازی در ورزشگاه سانتیاگو برنابئو پخش می شود حذف کرده اند . ولی پرس و همسرش هم از طرفداران این خواننده بودند و مدتها قبل در سال 2004 ضمن برگزاری ضیافتی رسمی ، پیراهن شماره 5 باشگاه را به نام او زده و در مراسمی رسمی به او هدیه کردند و حالاطرفداران هر دو تیم رئال مادرید و بارسا به نوعی منتظر مشخص شدن سرنوشت پیراهن اهدایی هستند و در رسانه های اسپانیا چند روزی است که درباره این موضوع صحبت می شود اما هنوز خبر دقیقی در این زمینه مخابره نشده است !
برای مشاهده ی عکس های شکیرا و نامزدش به ادامه مطلب بروید.
محمد علی ورشوچی و رضا صفدری 2 هنرمندی که
در سال 90 به رحمت خدا رفتند
بازی مرحوم ورشوچی در نقش آسپیران غیاث آبادی در دایی جان ناپلئون (مجموعه تلویزیونی)، یکی از به یاد ماندنیترین نقشهای وی است.
آغاز فعالیت هنری محمد ورشوچی از تئاتر مدرسه (کلاس چهارم) بود. فعالیت حرفهای وی از تئاتر مینا آغاز شد. او با همکاری دوستش نعمتالله گرجی یک گروه تئاتر تاسیس نمود و با این گروه به شهرهای مختلف سفر کرد و به اجرای نمایش پرداخت. بعدها به دعوت احمد رحیمی به تئاتر جامعه باربد رفت و بیست سال در آنجا فعالیت نمود. او بعدها به سینما و تلویزیون نیز راه یافت. بازی نقش آسپیران غیاث آبادی در دائیجان ناپلئون (مجموعه تلویزیونی) یکی از بیاد ماندنیترین نقشهای وی است.
آخرین کار ورشوچی احتمالا تئاتر چنگال در چنگال بود. ورشوچی از سال ۸۲ عملاً از صحنه دور بودهاست.او امروزه به عنوان نماینده پیشکسوتهای تئاتر و تلویزیون شناخته میشود.
رضا صفدری مجری و تهیهکننده تلویزیون ساعاتی پیش بر اثر حمله قلبی درگذشت. بنابراین گزارش، زنده یاد صفدری متولد 22 بهمن سال 1342 در تهران بود. او از سال 1364 وارد سازمان صداوسیما شد و پس از تجربه کار دوبله و گویندگی رادیو، سال 1374 به طور جدی کارش را به عنوان مجری تلویزیون آغاز کرد. صفدری سبک جدید اجرایش را که چندین سال در رادیو پایهگذاری کرده بود، در برنامه هشت و نیم تلویزیون به مرحله ظهور گذاشت و با همین اجرای متفاوت به مخاطبان معرفی شد. صفدری همچنان به تجربهاندوزی ادامه داد و به سمت کار تهیهکنندگی و کارگردانی سریال و برنامههای ترکیبی رفت و معروفترین سریالش، باغچه مینو بود که از شبکه تهران پخش شد. برنامه معروفی که سر و صدای زیادی به پا کرد ، برنامه چراغ بود .
برای دیدن عکس ها به ادامه مطلب بروید.
به نقل از سایت خبری weeklyworldnews.com : گفته شده که
بنیان گذار فیس بوک اعلام کرده که این سایت محبوب رو در تاریخ ۱۵ مارس میبنده!!!
وی دلیل این کارش رو دردسرها و مشکلات پایان ناپذیر سایت فیس بوک و خستگی و تأثیری که این سایت محبوب و دوست داشتنی بر زندگی شخصی خودش گذاشته اعلام کرده!!.
او با بیان اینکه فیس بوک از کنترل خارج شده در خارج از دفتر شخصیش به خبر نگران حاضر گفت: فشار و سختی مدیریت کردن این کمپانی بر زندگی من تاثیر نا به سامانی گذاشته و وقتشه که به این هرج و مرج پایان بدم. او همچنین اظهار داشت که در مارس 15 مشترکین سایت فیس بوک دیگر قادر به وارد شدن به اکانتهای خودشون نیستند.
در راستای این خبر سخنگوی این شرکت عظیم نیز با اشاره به این موضوع و با بیان این نکته به تمام کاربرانشون توصیه کرد: هر چه سریع تر اقدام به انتقال تصاویر، نوت ها، لینکها و ویدیوهاتون کنید که بعد مارس ۱۵ قادر به بازیابی نخواهید بود!!
بنیانگذار این سایت محبوب در تماس تلفنی که داشت اظهار کرد: من فکر نمیکنم که این مساله بزرگی باشه و جدا فکر میکنم که این اتفاق خوبه برای همه،، وقتی فیس بوک نباشه مردم مجبورند بیرون از دنیای مجازی به دنبال دوست ( واقعی) بگردند. و این خوبه!!!
در پی این خبر بسیاری از مردم شوکه شدند و ناراحتی شدیدی بین کاربران فیس بوک ایجاد شد و نا گفته نمونه که بعضیها نیز اظهار خوشحالی کردند ( والدین ها)..
"من بدون فیس بوک چیکار کنم؟ فیس بوک زندگی من رو احاطه کرده. من در روز ۱۰ ساعت از وقتم رو در فیس بوک میگذرونم و حالا بدون فیس بوک من این وقت آزاد رو چطوری بگذرونم" گفته یکی از کاربران فیس بوک..
" خوشحالم که این کابوس فیس بود به زودی پایان میپذیره!!!. حالا دیگه شاهد چسبیدن صورت بچههای من به صفحه مانیتور در طول روز نیستم و شاید حتی بتونم چند کلامی نیز با اونها هم صحبت بشم!" گفته یکی از والدین کاربران فیس بوک.
فیس بوک یکی از محبوبترین سایتهای دنیا هست که کاربران بسیاری داره و اخیرا نیز پیشنهادی از شرکت گوگل برای فروش و واگذاری امتیاز را داشته. گفته میشه ارزش این سایت به ۷.۹ میلیارد دلار میرسه و منتقدینها این تصمیم بنیانگذار فیس بوک رو نکوهش کردند. اما وی با بین اینکه پول برای اون اهمیتی نداره و همچنان بر تصمیمی که گرفته پا فشاری میکنه!!!.
حالا از دوستان خواهشمندم در قسمت نظرات بگین شایعه ست یا حقیقته.
قرار بود تا تموم شدنه تعطیلات از اتفاقات شگرف دانشگاه چیزی ننویسم ولی انگار نمیشه! چند وقتی بود از گوشه و کنار میشنیدیم که قراره آقای ع.ز مدیر گروه رشته ی عمران بشه من از سوابق تحصیلی ایشون چیزی نمیدونم ولی میدونم که فقط ۲ ترم در دانشگاه بود که مدیر گروه شد.با توجه به مشاهداتی که خودم به شخصه در دانشگاه هایی مثل دانشکده آزاد مشهد و دانشگاه قوچان داشتم مدیر گروه همیشه باید دردسترس باشه حتی یک مدیرگروه میشناسم در قوچان که شماره تلفنشو به دانشجوها داده که اگه کاری داشتن بهش زنگ بزنن.ولی این آقارو ما فقط توی یک مسیر خاص (از دانشگاه تا استادسرا و بالعکس) میبینیم.ماشاالله با قدم های بلندشون آدم بهش نمیرسه!! ایشون احتمالا قبلا قهرمان دو میدانی بودن واقعا سریع راه میرن.خودم یکبار باهاش کار داشتم رفتم جلو که صحبت کنم نتونستم میدونید چرا؟چون همزمان داشت با ۱۰نفر حرف می زد یهو دیدم داره سرعت میگیره و دور میشه باور کنین ۱۰متر دویدم ولی نتونستم بگیرمش!!!وقتی رسیدم که رفت توی اتاقو در رو بست!
حتی در امتحانی دیدم که ایشون بسیار عصبانی بودن و وقت امتحانشون به پایان رسیده بود.هرچی به مسئول امتحانات میگفت برگه هارو جمع کنین اونا چون خواهش دانشجو هارو می دیدن جمع نمی کردن یهو بلند شد و به طرز عجیبی با سرعت نور برگه هارو از زیر دست بچه ها می کشید طوری که بعضی از برگه ها پاره شد!!!
البته جای شکرش باقیه که اگه دانشگاه زمانی بخواد رشته دکترای دو میدانی رو بیاره استادی هست که بتونه دو میدانی ۱ و دو میدانی ۲ رو در یک ترم به یک سری دانشجو درس بده.
در پایان خواهشی از مسئولین دارم:این ترم که گذشت ولی ترم دیگه یکم در انتخاب مدیرگروه به فکر دانشجوها هم باشید.