Welcome Back

سلام ، بعد از مدت ها برگشتم.با کوله باری از خاطره و اتفاقاتی که تووی این چند روز گذشت.اگه بخوام واستون تعریف کنم تا صبح طول میکشه.فقط می خوام یه چیزی رو بگم که اگه آدم به یه نفر وابسته بشه،چه از لحاظ عاطفی و چه از روی عادت به هیچ عنوان نمیتونه ازش دل بکنه.مخصوصا اکه وابستگیت عاطفی باشه.هرچقدر هم با طرف مشکل داشته باشی اما اگه یک روز توو زندگیت نباشه روزت روز نیست.انگار یه چیزی کم داری،آدم احساس کمبود میکنه.نه؟البته توو این دوره زمونه ای که من میبینم خیلی کم پیدا میشه کسی به کسی وابسته بشه.به نظر من اگه کسی بخواد معنی عشق رو بدونه باید برگرده به زمان خسرو و شیرین و لیلی و مجنون.اگه تاریخ اون زمان رو بخونیم تازه می فهمیم عشق یعنی چی.که شرط میبندم عمرا اگه عاشق بشین!!!!

نمی خوام حوصلتونو سر ببرم فقط می خواستم بگم وابستگیه عاطفی خیلی سخته،البته توو این دوره زمونه.آخرشو می خوام با یک شعر مهشر از روزبه بمانی تموم کنم :

مرز تو و چشمام روزی که پیداشه
این مرز میتونه مرز جهان باشه
هر روز احساسم پیش تو رو میشه
تا اسمتو میگم دنیا شروع میشه
وقت پرستیدن کی لایقت بوده
انقدر روءیایی کی عاشقت بوده
دنیا خرابت شد اینو به کی میگی
من عاشقت بودم دنیارو چی میگی

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد